نزدیکتر از خودم به من

ساخت وبلاگ

 

گله مندانه به درگاهش رفتم به او گفتم:

 

مگر اینگونه نیست که همه جا با منی ؟

 

صدایم را میشنوی ؟

 

جوابم را میدهی؟

 

نزدیکمی حتی نزدیک تر از رگ گردن؟

 

پس چرا وقتی در ساحل قدم میزدم جز رد پاهای خودم چیزی ندیدم؟

ندا آمد ؟ اری ندیدی چون تو را در اغوش گرفته بودم و ان رد پای من بود.

از چی بگم؟؟؟...
ما را در سایت از چی بگم؟؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دختری به نام.... azchibegam بازدید : 291 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1391 ساعت: 21:03